دختری که شراره های گیسوانش آتش بر جان اهریمن زد.

 

  نیم ساعت از روز شنبه گذشته است. اینترنت در ایران مختل شده است و من به هر لطایف الحیل توانسته ام با دور زدن فیلترینگ به وبلاگم سر بزنم و چند خط بنویسم. نوشتن در وبلاگی که مدت هاست رهایش کرده ام. در دیگر سرویس های وبلاگ نویسی هم فعالیت داشته ام که متاسفانه آخرین شان که در آن می نوشتم بطور مشکوکی توسط عوامل حکومت اداره می شد و یا به نوعی توسط آنها تحت سانسور بود و می شد حس کرد که نوشته هایی که باب طبع شان نبود بایکوت می شد. 

در این زمان که این مطلب را می نویسم چند روز از مرگ مهسا امینی دختر اهل سقز که به تهران مسافرت کرده و توسط گشت ارشاد بازداشت شده بود می گذرد. اطلاعات ضد و نقیضی که از طرف مسئولین در خصوص این حادثه منتشر شد نتوانست افکار عمومی را قانع کند و مردمی که به دیگر رسانه ها جز رسانه های داخلی گرایش داشتند با آمدن به کف خیابان اعتراض های خود را بر علیه خشونت گشت ارشاد و حجاب اجباری اعلام کردند. در این چند روز گذشته شهرهای مختلف کشور صحنه اعتراض های مردمی بوده و بسیاری از آنها به خشونت کشیده شده است .  

  حکومت برای اینکه اخبار زد و خوردها و خشونت های مامورین و دیگر ماجراها منتشر نشود اینترنت را مختل و کند و در مواقعی قطع می کند تا راحت تر بتواند معترضین را سرکوب کند. اما جوانان و مردمی که از موارد مختلف بی عدالتی و دزدی ها و چپاول مملکت از طریق اختلاس های کلان جان شان به لب رسیده است به سیم آخر زده اند و انگار کسی را یارای فرو نشاندن خشم آن ها نیست ، مگر با آتش گشودن به سمت سینه های آنان وبنا بر گزارش رسانه های داخلی تا به امروز بیشتر از سی نفر در این اعتراضات کشته شده اند و این در حالی است که وزیر کشور امشب در گفتگویی اعلام کرد که مامورین انتظامی به سوی کسی با سلاح گرم نشانه نرفته اند مگر اینکه معترضین به مراکز حساس از قبیل پاسگاه و فرمانداری و غیره وارد شده باشند .