چند کتاب دهن زده و باقی ماجرا


 




این روزها با خودم قرار گذاشته ام که برای نوشتن وقت بیشتری بگذارم. برای همین الان پشت لپ تابم نشسته ام که بخوانم و بنویسم. 

چند کتاب دهن زده دور و اطرافم پخش است که نمی دانم کدام را باید زودتر تمام کنم.

امشب با جانی در مورد مسافرت حرف زدیم. برای تعطیلات نوروزی . اما جانی به دلیل گرانی ها و وضعیت اقتصادی مان مخالفت کرد. اما کمی بعد متاثر از برنامه ی مستندی که می دیدیم هوس مسافرت به جنوب و جزیره ی 


هرمز به سرش زد. همه گیری کرونا و محدودیت ها را یادآور شدم . اگر به شمال و خانه ی پدری می رفتیم امن تر بود تا اینکه جایی باشیم که خورد و خواب مان در محیط عمومی باشد. 

  سفر به مشهد و تایباد را پیش کشیدم . اما جانی دوست نداشت روزهای پیش از عید مزاحم کسی باشیم . البته سعید نوه ی عمه ام که رابطه خوبی باهم داشتیم بارها دعوتم کرده بود که مهمان شان باشیم ولی موقعیت پیش نیامده بود. این گزینه هم فعلن مردود شد و امشب به نتیجه ای نرسیدیم. 

  کمی اینجا ونوشتم و به سراغ تلوزیون رفتم . یکی از فیلم های دانلود شده را انتخاب کردم . فیلم Hot fuzz به کارگردانی ادگار رایت که در ژانر کمدی هجو در سال دو هزارو هفت ساخته شده و یک قسمت از سه گانه ی سه طعم کورنتو است. تا قبل از تماشای فیلم این موضوع را نمی دانستم. فیلم به خوبی ژانر اکشن جنایی و پلیسی را به هجو می کشد و تماشای دوساعته ی فیلم را قابل تحمل می کند. 

  درحین تماشای فیلم به این موضوع فکر می کردم که دوباره عهدی را که با خودم بسته بودم زیر پا گذاشته ام. و نوشتن هدفمند را پی نگرفته ام . بعد از دیدن فیلم توبه کردم و پشت لپ تابم برگشتم. باشد که خداوند مرا به راه راست هدایت کند.


* روز زن مبارک ! 





نظرات