پاپ فرانسیس خرمای بغداد خورده است

 کیبرد لپ تاپم پیرشده و توانش را از دست داده و یکی در میان حروف را جا می اندازد و باید حواسم باشد که دوباره برگردم ونگاه کنم چیزی از قلم نیفتاده باشد.

 این روزها بیشتر از طول سال هایی که زیسته ام خواب می بینم. خواب هایی که فکری ام می کند و در طول روز مرا درگیر خود می کند. می خواهم همه ی آنچه که این روزها را برمن سخت می کند بنویسم . جای خودم را پشت میزم پیدا کرده ام و امیدوارم از این پس بیشتر تایپ کنم و بنویسم. 

  از پرتقالی که امسال خیلی گران است. از خیار و موز و مرغ . از روغنی که به راحتی پیدا نمی شود. از سفر پاپ فرانسیس به عراق . از خرمای عراق و سوهان قم . نمی دانم کدام به مذاق فرانسیس خوشتر خواهد آمد؟ خدا می داند . همه ی این ها فکری ام می کند.  

 باید بنویسم . باید بیشتر بنویسم . 

  


نظرات